یه دخی شاد

آدمک آخر دنیاست...بخند

یه دخی شاد

آدمک آخر دنیاست...بخند

اه:|


ﻣﻦ ﻫﺮﭼﯽ ﺻﺒﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺭﻭ ﻏﻠﺘﮏ ﺧﺒﺮﯼ
ﻧﺸﺪ . . .
ﺍﻻﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﻏﻠﺘﮏ ﺑﯿﻮﻓﺘﻪ ﺭﻭﻡ ﺧﻼﺹ
ﺷﻢ ﺑﺮﻩ:|

یا خدا:|

به تعداد آدم ها راه واسه رسیدن به خدا هست

ولی سریعترین راه اینه که وقتی می خوای از اتوبان رد بشی بجای اینکه از پل عابر پیاده استفاده کنی از خیابون رد بشی



شیخ چیز میشود:|

ﺷﯿﺨﯽ ﺑﻪ ﺯﻥ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺍﯼ ﮔﻔﺖ ﻣﺴﺘﯽ
.
.
ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﻣﺴﺘﻢ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﮕﻪ؟
.
.
..
.
.
.
..
ﺷﯿﺦ ﮔﻔﺖ : ﻫﯿﭽﯽ،ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ . ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﮑﺶ،ﺭﻭﺵ ﻣﯿﭽﺴﺒﻪ.....!!

تاکسی:|

یـه بـار اومـدم یـه اسکناسِ پـاره بدم به راننده تاکسی؛
اینقدر استرس داشتم نفهمه گفتم:
دست شما درد نکنه، همین کنار نگه دارین، من پــاره میشم :|

بازاریابه دیوعث:|

یه بازار یاب جاروبرقی اومد در خونمون رو زد،

تا در رو باز کردم قبل از اینکه حرفی زده بشه

پرید تو خونه و یه کیسه کود گاوی رو خالی کرد رو فرشمامون! :||||

بعد گفت : اگه من قادر به جمع کردن همه اینها ظرف مدت 3 دقیقه با این جارو برقی قدرتمند نباشم، حاضرم تمام اینها رو بخورم!
گفتم: سس سفید میخوای یا قرمز؟!
گفت: چرا؟!
گفتم: یک ساله که قبض برقمون رو ندادیم، صبح اومدن برقمونو قطع کردن!!!

ترتر:|

 داشتم آهنگ بوی عیدی رو واسه مادر بزرگم میخوندم رسیدم به اینجا : بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ

یدفعه شترققققققق خوابوند زیر گوشم !! فک کرد گفتم تر تر مادر بزرگ :|

عن عاقا

پسر :یه بوس!
دختر :نخیر، تا قبل از ازدواج نمی تونم اجازه بدم بوسم کنی!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پسر :باشه عزیزم، هروقت ازدواج کردی خبرم کن بیام بوست کنم

:|دخدره ی ....:|

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺳﺘﺍﺘﻮﺱ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ :
" ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ...
ﺳﮓ ﺩﺍﺭﻧﺪ !
ﭼﺮﺍ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯽ؟
ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ؟
ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ؟ "
ﻣﻨﻢ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ " :ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻫﺎﭖ ﻫﺎﭖ "
ﺑﯽ ﺷﻌﻮﺭ ﺑﻼﮐﻢ ﮐﺮﺩ
ﺧﻮ ﻣﮕﻪ ﺳﮓ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﻪ؟

شوهرنفهم:|


ﺯﻥ : ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺳﺮﺩﻣﻪ

ﻣﺮﺩ: ﺧﻮﺏ ﭘﺎ ﺷﻮ ﮐﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﭙﻮﺵ

ﺯﻥ: ﺑﺎ ﮐﺖ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻢ

ﻣﺮﺩ : ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﺨﺎﺭﯼ

ﺯﻥ: ﺁﺧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺮﺩﻩ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻢ

ﻣﺮﺩ: ﺑﺮﻭ ﯾﮏ ﭘﺘﻮ ﺑﯿﺎﺭ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﺨﺎﺭﯼ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺭﻭ

ﺧﻮﺩﺕ

ﺯﻥ: ﺧﻮﻧﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺳﺮﺩﻡ ﻣﯽ ﺷﺪ

ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﻐﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﺪﻡ

ﻣﺮﺩ: ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﺗﻮ

ﺑﯿﺎﺭﯾﻢ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ :))

رژ

پسر : رنگِ رژت خیلی قشنگه!

دختر : مرسی عزیزم!

پسر : می تونم مزه ش رو امتحان کنم؟

دختر : تو کیفم هست.وردار بخور ..!:|

مهمونی


لره میره خونه دوستش.ناهار بهش "کنگر" میدن. شام "توله"،صبحانه روز بعد "تره". لره میگه: سی نهار زحمت نکشین، خوم ایروم پشت خونه ایچرم!

سلام

سلام

یه مدت نبودم

ممنونم از اونایی که فراموشم نکردن و بهم سرزدن

ازامروز هرروز آپم